پژوهشی
Danilo Garcia؛ Erica Schütz؛ Erik Lindskär؛ Fernando Renee González Moraga؛ Trevor Archer؛ Kevin Cloninger؛ Ali Al Nima
دوره 1، شماره 2 ، اسفند 1397، صفحه 9-24
چکیده
Abstract Aims: We investigated gender differences among adolescents in quality of sleep, psychophysiological problems, dream frequency, emotional states, and personality traits and also if the effect of quality of sleep on psychophysiological problems, dream frequency, emotional states, and personality traits was moderated by gender. Method: High school pupils (n1 = 155, n2 = 142, and n3 = 325) responded to the Uppsala Sleep Inventory, the Positive Affect Negative Affect Schedule, Beck’s Depression Inventory, the Type A-Personality Scale, and the ...
بیشتر
Abstract Aims: We investigated gender differences among adolescents in quality of sleep, psychophysiological problems, dream frequency, emotional states, and personality traits and also if the effect of quality of sleep on psychophysiological problems, dream frequency, emotional states, and personality traits was moderated by gender. Method: High school pupils (n1 = 155, n2 = 142, and n3 = 325) responded to the Uppsala Sleep Inventory, the Positive Affect Negative Affect Schedule, Beck’s Depression Inventory, the Type A-Personality Scale, and the Temperament and Character Inventory. Gender differences were investigated using Multivariate Analyses of Variance and moderation using multi-group Structural Equation Modeling. Results: Girls scored higher in major sleep problems, difficulties falling asleep, night awakenings, psychophysiological problems, dream frequency, negative affect, depression, stress, and Type A-personality. Boys scored higher in novelty seeking, harm avoidance, and persistence. Girls’ quality of sleep was related to their psychophysiological problems, dream frequency, positive affect, negative affect, stress, novelty seeking, reward dependence, persistence, and self-directedness. Boys’ quality of sleep was related to their psychophysiological problems, negative affect, stress, Type A-personality, novelty seeking, harm avoidance, reward dependence, and self-directedness. Conclusion: Girls showed the unhealthiest sleep-psychophysiological-emotional-personality profile. For both genders, good quality of sleep or “beauty sleep” might result in less psychophysiological problems, less negative affect, less stress, less novelty seeking, and less self-directedness. However, for boys, “sleeping beauty” comprises less Type A-behaviour, less harm avoidance, and more reward dependence; while for girls “sleeping beauty” comprises less frequency of vivid dreams, more positive affect, less reward dependence, and more persistent behaviour.
پژوهشی
مهناز علی اکبرى دهکردى؛ خدیجه یمینی شاد؛ رضا پورحسین؛ طیبه محتشمی؛ افسانه درتاج
دوره 1، شماره 2 ، اسفند 1397، صفحه 25-32
چکیده
پژوهش ها نشان داده است که چاقی در کودکان می تواند سبب پیدایش مشکلات فراوانی در جسم و روان آنها شود. تماشای تبلیغات تلویزیون وبعضی از برنامه هایی که بطور غیر مستقیم کودکان را تشویق به خوردن می کند، می تواند سبب بروز پرخوری و چاقی در کودکان شود. با وجود این اهمیت، تاکنون پژوهشهای اندکی در این مورد ...
بیشتر
پژوهش ها نشان داده است که چاقی در کودکان می تواند سبب پیدایش مشکلات فراوانی در جسم و روان آنها شود. تماشای تبلیغات تلویزیون وبعضی از برنامه هایی که بطور غیر مستقیم کودکان را تشویق به خوردن می کند، می تواند سبب بروز پرخوری و چاقی در کودکان شود. با وجود این اهمیت، تاکنون پژوهشهای اندکی در این مورد صورت گرفته است. لذا پژوهشحاضر سعی دارد، تاثیر تولیدات تلویزیونی را بر رفتار خوردن کودکان چاقمورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود که از بین جامعه آماری 40 نفر از دانش آموزان باروش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. همه دانش آموزان مقیاس رفتار خوردن (DEBQ-C) را قبل و بعد از آموزش تکمیل کردند. این ابزار توسط وان استرین (2007) جهت بررسی رفتار خوردن کودکان رده سنی 2 تا 7 سال طراحی شده است. روش تحلیل کوواریانس نشان داد که تولیدات تلویزیونی بررفتار خوردن کودکان تاثیر داشته و این تاثیر بر روی دختران بیشتر از پسراناست (05/0 P<). از آنجایی که تماشای تبلیغات و برخی برنامه های تلویزیونی با مصرف مواد غذایی بیش از اندازه، عدم تحرک و ایجاد رفتار خوردن رابطه مثبت دارد، پیشنهاد می شود؛ مسئولین مربوطه صدا و سیما و آموزش و پرورش با برنامه ریزی های مناسب به آموزش والدین و همچنین کودکان برای ایجاد رفتار خوردن مناسب اقدام کنند.
پژوهشی
فاطمه ناظمی؛ هادی بهرامی احسان؛ احمد علیپور؛ نوشین بیات
دوره 1، شماره 2 ، اسفند 1397، صفحه 33-44
چکیده
این پژوهش به بررسی اثربخشی مداخله مدیریت استرس شناختی- رفتاری برشاخص های ایمنی ، روانشناختی و میزان درد، در بین بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید پرداخ است. جامعه آماری مطالعه مشتمل بر مراجعه کنندگان به دو کلینیک روماتولوژی در مرکز و شمال شهر تهران می باشد. در این بین 44 نفر از بیماران آرتریت روماتوئید با استفاده از نمونه ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی اثربخشی مداخله مدیریت استرس شناختی- رفتاری برشاخص های ایمنی ، روانشناختی و میزان درد، در بین بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید پرداخ است. جامعه آماری مطالعه مشتمل بر مراجعه کنندگان به دو کلینیک روماتولوژی در مرکز و شمال شهر تهران می باشد. در این بین 44 نفر از بیماران آرتریت روماتوئید با استفاده از نمونه گیری هدفمند با رعایت ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و در قالب دو گروه 22 نفره مورد مطالعه قرار گرفتند. ارزیابی شاخص های روان شناختی ، ایمنی و احساس درد در این دو گروه به ترتیب با استفاده از آزمون افسردگی ،اضطراب و استرس(DASS) ، نمونه گیری خون و فرم کوتاه ارزیابی درد مکگیل در دو نوبت پیش آزمون و پس آزمون صورت گرفت. با بهره گیری از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری ، نتایج حاکی از تأثیر معنی دار مدیریت استرس بر شاخص روان شناختی افسردگی و کاهش احساس درد بیماران RA بود. همچنین استفاده از این روش مداخله در کاهش شاخص ایمنیCRP نیز مؤثر شناخته شد. با توجه به نتایج بدست آمده، پرداختن و مطالعه کردن در این زمینه و تقویت این بعد از سلامت بسیار مهم و ضروری است.
پژوهشی
عبدالله معتمدی؛ یلدا تنگستانی
دوره 1، شماره 2 ، اسفند 1397، صفحه 45-54
چکیده
Background: The aim of the present study was to predict cognitive failures in the elderly based on personality dimensions and lifestyle and examine the mediating role of negative emotions as a model. Materials and Methods: This research is of correlation type and its statistical population included all the elderly in Tehran. In the present study, 150 elderly persons participated by convenience sampling method. Research instruments were cognitive failures, Eysenck Personality Inventory, lifestyle scale and Negative emotions. In order to analyze the data, the path analysis and stepwise regression ...
بیشتر
Background: The aim of the present study was to predict cognitive failures in the elderly based on personality dimensions and lifestyle and examine the mediating role of negative emotions as a model. Materials and Methods: This research is of correlation type and its statistical population included all the elderly in Tehran. In the present study, 150 elderly persons participated by convenience sampling method. Research instruments were cognitive failures, Eysenck Personality Inventory, lifestyle scale and Negative emotions. In order to analyze the data, the path analysis and stepwise regression analysis were used. Results: The results showed that personality dimensions and lifestyle can significantly and negatively predict emotions and cognitive failures and finally with respect to the proposed model, it was found that lifestyle and personality dimensions could significantly predict cognitive failures through the mediation negative emotions. Conclusions: The result obtained from this study can be used to identify the groups vulnerable to cognitive failures and make necessary recommendations to the experts to understand the causes andetiology, consultation and prevention of cognitive failures.
پژوهشی
معصومه شجاعی؛ پروانه شمسی پور دهکردى؛ متین موت آبادى
دوره 1، شماره 2 ، اسفند 1397، صفحه 55-64
چکیده
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی اثربخشی سطوح متفاوت فعالیتبدنی بر کیفیتزندگی کاری و باورهای خودکارآمدی حافظه با میانجیگری نقش ریتمشبانهروزی انجام شد. روش کار: روش تحقیق حاضر از نوع علیمقایسه ای بود. 149 کارمند دارای شیفتهای ثابت و چرخشی مراکز درمانی و بیمارستانها بر اساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند. آزمودنیها ...
بیشتر
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی اثربخشی سطوح متفاوت فعالیتبدنی بر کیفیتزندگی کاری و باورهای خودکارآمدی حافظه با میانجیگری نقش ریتمشبانهروزی انجام شد. روش کار: روش تحقیق حاضر از نوع علیمقایسه ای بود. 149 کارمند دارای شیفتهای ثابت و چرخشی مراکز درمانی و بیمارستانها بر اساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند. آزمودنیها پرسشنامههای دموگرافیک، بین المللیفعالیتجسمانی، کیفیتزندگیکاری و خودکارآمدی حافظه را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس دو راهه و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافته ها نشان داد کیفیتزندگی کاری و خودکارآمدی حافظه کارمندان با شیفتهای ثابت و چرخشی در سه سطح بالا، متوسط و پایین فعالیتبدنی متفاوت است. کارمندان شیفت کاری ثابت با سطح فعالیت بدنی بالا و متوسط کیفیت زندگیکاری و خودکارآمدی حافظه بالاتری نسبت به دیگر کارمندان دارند. همچنین کیفیتزندگیکاری کارمندان شیفت کاری ثابت با سطح فعالیت بدنی متوسط و پایین بهتر از کیفیت زندگی کاری کارمندان شیفت کاری چرخشی با سطح فعالیت بدنی متوسط و پایین بود و کیفیت زندگی کاری کارمندان شیفتکاری چرخشی با سطح فعالیت بدنی بالا به طور معنادار بهتر از کیفیتزندگی کاری کارمندان شیفت کاری چرخشی با سطح فعالیتبدنی متوسط و پایین بود (p. نتیجه گیری: انتخاب سبک زندگی فعال به منظور جلوگیری از کاهش سطح کیفیت زندگی کاری و خودکارآمدی حافظه به کارکنان بیمارستان با شیفتهای ثابت و چرخشی توصیه میشود.
پژوهشی
ساره بهزادى پور؛ علیرضا صادقی؛ مژگان سپاه منصور
دوره 1، شماره 2 ، اسفند 1397، صفحه 65-72
چکیده
Background: Gratitude is a general state of thankfulness and appreciation. The majority of empirical studies indicate that there is an association between gratitude and a sense of overall well being..Currently, mental health is especially important in some occupations with harsh work conditions which require strong personal and mental capacities. Psychological well-being and happiness is especially important in personnel working in the healthcare sector. This study aimed to assess whether gratitude training affects psychological well-being and happiness in hospital personnel. Method: In ...
بیشتر
Background: Gratitude is a general state of thankfulness and appreciation. The majority of empirical studies indicate that there is an association between gratitude and a sense of overall well being..Currently, mental health is especially important in some occupations with harsh work conditions which require strong personal and mental capacities. Psychological well-being and happiness is especially important in personnel working in the healthcare sector. This study aimed to assess whether gratitude training affects psychological well-being and happiness in hospital personnel. Method: In this semi-experimental study with pre-test and post-test, 72 personnel working in 5 hospitals affiliated to Shiraz University of Medical Sciences, Shiraz, Iran, participated. The participants were randomly divided into intervention and control groups using block randomization. Then, the participants in the intervention group were given 10 group sessions of 90 minutes gratitude training. Ryff’s Scale of Psychological Well Being, Subjective Happiness Scale, Gratitude Questionnaire-6, and a Gratitude training package were used for data collection. Results: The results show that there is no significant difference in the mean scores of psychological well-being, domains of psychological well-being, and happiness between the two groups at baseline, and gratitude training significantly affected all domains of psychological well-being (except for autonomy) and happiness. Conclusion: This study demonstrates that Gratitude training is effective in enhancing psychological well-being and Happiness.
پژوهشی
Gholam Hossein Javanmard؛ فرح گلی
دوره 1، شماره 2 ، اسفند 1397، صفحه 73-82
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس برهیجانات منفی وکاهش علایم گوارشی بیماران گوارشی انجام گرفت، روش طرح این پژوهش نیمه آزمایشی (پیش آزمون و پس آزمون) با گروه کنترل و با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند به تعداد 30 نفر به عنوان نمونه از بین مراجعه کنندگان به متخصصین داخلی و بستری شده در بیمارستان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس برهیجانات منفی وکاهش علایم گوارشی بیماران گوارشی انجام گرفت، روش طرح این پژوهش نیمه آزمایشی (پیش آزمون و پس آزمون) با گروه کنترل و با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند به تعداد 30 نفر به عنوان نمونه از بین مراجعه کنندگان به متخصصین داخلی و بستری شده در بیمارستان عباسی شهرستان میاندوآب در سال 1394 که اختلالات گوارشی چون (سندرم روده تحریک پذیر، زخم معده و زخم دوازدهه) را بر اساس معیارهای تشخیصی (ROMEIII) دریافت کرده بودند انتخاب و پس از اجرای پیش آزمون با استفاده از پرسشنامه هیجانات منفی (DASS) و پرسشنامه شدت علایم گوارشی (GSRS) بطور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم و جایگزین شدند. گروه آزمایش در طی هشت جلسه هفتگی یک ساعت و نیم تحت مداخله ذهنآگاهی مبتنی برکاهش استرس قرار گرفتند، ولی گروه کنترل هیچ مداخله روان شناختی دریافت نکردند. پس آزمون بعد از پایان جلسات با همان ابزار برای هر دو گروه انجام گرفت و تجزیه و تحلیل آماری با روش (ANCOVA) و نرم افزار 18-SPSS صورت گرفت. تحلیل کوواریانس نشان داد که گروه آزمایش پس از دریافت مداخله ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس نسبت به گروه کنترل در پس آزمون، در نمرات هیجانات منفی ( افسردگی، اضطراب و استرس) و شدت علایم گوارشی با بررسی میانگین گروه های آزمایش و کنترل ، این نتیجه حاصل شد که هیجانات منفی و شدت علایم گوارشی در گروه آزمایش کاهش یافته است (p