پژوهشی
سعید پورنقاش تهرانی؛ محمدرضا عبدلی بیدهندی
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1397، صفحه 9-18
چکیده
The purpose of the present study was to examine the relationship between psychological factors , Erectile Dysfunctional ( E D ) and quality of life ( Q O L) before and after Coronary Artery Bypass Graft ( C A B G ) and Percutaneous Transluminal Coronary Angioplasty ( P T C A ) procedures , in an Iranian sample of cardiovascular patients . To do so, one hundred ninety patients scheduled for CA BG and PTCA operations were selected and administered relevant questionnaires a day before the surgery . Subsequently , the same patients filled out the same questionnaires two months following the procedure ...
بیشتر
The purpose of the present study was to examine the relationship between psychological factors , Erectile Dysfunctional ( E D ) and quality of life ( Q O L) before and after Coronary Artery Bypass Graft ( C A B G ) and Percutaneous Transluminal Coronary Angioplasty ( P T C A ) procedures , in an Iranian sample of cardiovascular patients . To do so, one hundred ninety patients scheduled for CA BG and PTCA operations were selected and administered relevant questionnaires a day before the surgery . Subsequently , the same patients filled out the same questionnaires two months following the procedure . Data analysis showed an increase in Qol while revealing a decline in men’s sexual functioning after the PT CA procedure although no change was observed in women . Also , an improvement in psychological status of all patients was observed following both revascularization procedures .
پژوهشی
علیرضا اقایوسفی؛ احمد علیپور؛ نسیم شریف
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1397، صفحه 19-28
چکیده
هدف: مطالعات از نیمه دوم قرن بیستم اثر تنیدگی بر قلب را به واسطه مقابله نارسا با تنیدگیها و نشانگرهای عصب شناختی نشان داده اند. مطالعات نشان داده اند که مدیریت تنیدگی و بهبود روشهای مقابله ای به بهبود نشانگرهای زیست شناختی فوق منجر می شود. مطالعه حاضر اثر مقابله درمانگری را بر کورتیزول، اینترلوکین 6 و اینترلوکین 1بتا را در مقایسه ...
بیشتر
هدف: مطالعات از نیمه دوم قرن بیستم اثر تنیدگی بر قلب را به واسطه مقابله نارسا با تنیدگیها و نشانگرهای عصب شناختی نشان داده اند. مطالعات نشان داده اند که مدیریت تنیدگی و بهبود روشهای مقابله ای به بهبود نشانگرهای زیست شناختی فوق منجر می شود. مطالعه حاضر اثر مقابله درمانگری را بر کورتیزول، اینترلوکین 6 و اینترلوکین 1بتا را در مقایسه با گروه کنترل آزمود. روش: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود روی 44 بیمار مبتلا به بیماریهای کرونر قلب بستری در بیمارستان قلب شهید رجایی که به گونه ای تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفته بودند، اجرا شد. گروه آزمایش مورد مقابله درمانگری قرار گرفت و نشانگرهای ایمنی شناختی هر دو گروه آزمایش و کنترل در آغاز مداخله، پایان جلسه چهارم مداخله و مقارن با اواسط درمان و نیز بلافاصله پس از پایان مداخله در هفته هشتم و همچنین هفته های دهم و چهاردهم به روش الایزا مورد اندازه گیری قرار گرفت. آن گاه داده های به دست آمده به کمک نرم افزار SPSS و به روش تحلیل واریانس با اندازه های مکرر تحلیل شدند. جنس و تحصیلات شرکن کنندگان در پژوهش به روش آماری کنترل شدند. نتایج: نتایج نشان دادند که مقابله درمانگری کورتیزول را از 693/4 در آغاز مطالعه به 519/2، اینترلوکین 6 را از 315/8 به 226/4 و اینترلوکین 1بتا را از 759/2 به 850/1 در پایان هفته چهاردهم (پیگیری) کاهش داد. نتیجه: با توجه به محدودیتهای مطالعه حاضر، می توان نتیجه گرفت که مقابله درمانگری می تواند اثرات تنیدگی بر نشانگرهای ایمنی شناختی را از راه بهبود روشهای مقابله ای نارساکنش ور کاهش داده و از این راه اثرات سودمند خود را بر سلامت آشکار کند.
پژوهشی
عباس ابوالقاسمی؛ نیلوفر میکائیلی؛ بهنام خشنودنیا؛ سیده هایده کریمی یوسفی
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1397، صفحه 29-36
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی بر آشفتگی هیجانی و راهبردهای مقابله با استرس در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. طرح پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. شرکت کندگان در تحقیق 30 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر تهران بود که به دو گروه آزمایشی و ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی بر آشفتگی هیجانی و راهبردهای مقابله با استرس در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. طرح پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. شرکت کندگان در تحقیق 30 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر تهران بود که به دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه شیوههای مقابله با استرس و مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS) استفاده شد. برای گروه آزمایش، درمان شناختی طی 12 جلسهی 90 دقیقهای برگزار شد، در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخلهای را دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد درمان شناختی میتواند موجب بهبود اضطراب، افسردگی و سبک مقابلهای مسألهمدار بیماران مبتلا به ام اس شود(05/0>p). اما بین دو گروه در استرس و سبک مقابلهای هیجانمدار تفاوت معناداری دیده نشد. بنابراین توجه به اثربخشی درمان شناختی بر متغیرهای آشفتگی هیجانی و سبکهای مقابله با استرس در بیماران مبتلا به ام اس از اهمیت ویژهای برخوردار است.
پژوهشی
دانیلو گارسیا
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1397، صفحه 37-50
چکیده
Background: The affectivity system is a complex dynamic system, thus, it needs to be seen as a whole-system unit that is best studied by analyzing four profiles: self-destructive (low positive affect, high negative affect), low affective (low positive affect, low negative affect), high affective (high positive affect, high negative affect), and self-fulfilling (high positive affect, low negative affect). Our purpose was to examine individual differences in psychological well-being and self-regulatory strategies (assessment/locomotion). Additionally, we investigated if the effect of psychological ...
بیشتر
Background: The affectivity system is a complex dynamic system, thus, it needs to be seen as a whole-system unit that is best studied by analyzing four profiles: self-destructive (low positive affect, high negative affect), low affective (low positive affect, low negative affect), high affective (high positive affect, high negative affect), and self-fulfilling (high positive affect, low negative affect). Our purpose was to examine individual differences in psychological well-being and self-regulatory strategies (assessment/locomotion). Additionally, we investigated if the effect of psychological well-being on self-regulatory strategies was moderated by the individual’s type of profile. Method: Participants (N = 567) answered the Positive Affect Negative Affect Schedule, Ryff’s Scales of Psychological Well-being, and the Regulatory Mode Questionnaire. We conducted a Multivariate Analysis of Variance using age as covariate and Structural Equation Modeling in a multi-group for moderation analysis. Result: Individuals with a self-fulfilling profile scored highest in all psychological well-being constructs and locomotion and lowest in assessment. Nevertheless, matched comparisons showed that increases in certain psychological resources might lead to profile changes. Moreover, while some psychological well-being constructs (e.g., self-acceptance) had an effect of self-regulatory mode independently of the individual’s profile, other constructs’ (e.g., personal growth) effect on self-regulation was moderated by the person’s unique type of profile. Conclusions: Although only theoretical, these results give an idea of how leaps/changes might be extreme (i.e., from one profile at the extreme of the model to the other extreme), while other might be serial (i.e., from one profile to another depending on matching affective dimensions).
پژوهشی
نادر منیرپور
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1397، صفحه 51-62
چکیده
هدف: با توجه به پیامدهای ناخوشایند افسردگی در بیماران مبتلا به بیماریهای قلبی، نظیر افزایش میزان مرگ و میر طی سال اول ابتلا، به ویژه پس از جراحی، مطالعه ی حاضر به بررسی روابط ساختاری متغیرهای شناختی و رفتاری شامل ادراک بیماری و راهبردهای مقابله در پیش بینی افسردگی پس از جراحی بای پس عروق کرونر و آنژیوپلاستی عروق کرونر پرداخت. بعلاوه، ...
بیشتر
هدف: با توجه به پیامدهای ناخوشایند افسردگی در بیماران مبتلا به بیماریهای قلبی، نظیر افزایش میزان مرگ و میر طی سال اول ابتلا، به ویژه پس از جراحی، مطالعه ی حاضر به بررسی روابط ساختاری متغیرهای شناختی و رفتاری شامل ادراک بیماری و راهبردهای مقابله در پیش بینی افسردگی پس از جراحی بای پس عروق کرونر و آنژیوپلاستی عروق کرونر پرداخت. بعلاوه، یکی از مدلهای شناختی سازگاری با بیماریهای مزمن طبی برای نخستین بار مورد بازآزمایی قرار گرفت. روش: 245 بیمار تحت جراحی بای پس عروق کرونری و آنژوپلاستی عروق کرونر که برای نخستین بار تشخیص بیماری را دریافت کرده بودند، به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. آنها یک ماه پس از مداخلات درمانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای این منظور آنها پرسشنامه افسردگی بک برای مراقبت های اولیه (BDI-PC)، پرسشنامه مقابله با موقعیت های استرس زا (CISS-21) و فرم کوتاه پرسشنامه ی ادراک بیماری را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری (نرم افزار لیزرل) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: یافته ها نشان داد که استفاده از راهبردهای مقابله هیجان محور 40 درصد از واریانس افسردگی در این بیماران را پیش بینی می کنند، در حالی که راهبردهای مساله محور 4.5 درصد از آن را پیش بینی نمود، و راهبردهای احتناب سهم موثری در پیش بینی افسردگی را نداشتند. از طرف دیگر، ادراک بیماری به عنوان یک متغیر شناختی، مستقیما 26 درصد و به واسطه ی مقابله ی هیجان محور 4.5 درصد و به واسطه ی مقابله مساله محور 0.25 درصد از افسردگی را تبیین نمود.همچنین، ادراک بیماری 50 درصد از واریانس مقابله هیجان محور و 7 درصد از از واریانس مقابله مساله محور و 8 درصد از واریانس مقابله اجتناب را تبیین نمود. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این مطالعه از مدل نظری خودتنظیمی لونتال حمایت نموده و نقش متغیرهای شناختی (ادراک بیماری) و رفتاری (راهبردهای مقابله) را در ایجاد افسردگی تایید می کند. بنابراین، پیشنهاد می شود که فرایند توسعهی ادراک بیماری از طریق آموزش های فردی یا گروهی مورد توجه قرار گیرد، و در صورت لزوم مداخلات شناختی و رفتاری موثر در دستور کار متخصصان قرار گیرد.
پژوهشی
هومن نامور؛ محمدعلی صحرائیان
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1397، صفحه 63-78
چکیده
هدف از انجام این پژوهش ایجاد مدلی مفهومی تجربی و تدوین یک مدلی علّی است که بتواند کارکرد کلی خانواده را در بیماران مبتلا به MS تبیین کند و از سوی دیگر، مبنای علمی و تجربی برای شناسایی عامل روانشناختی (سخترویی، امید، تابآوری) و نقش واسطهای بنیانهای اخلاقی و تجارب معنوی درگیر با کارکرد کلی خانواده با تاکید بر ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش ایجاد مدلی مفهومی تجربی و تدوین یک مدلی علّی است که بتواند کارکرد کلی خانواده را در بیماران مبتلا به MS تبیین کند و از سوی دیگر، مبنای علمی و تجربی برای شناسایی عامل روانشناختی (سخترویی، امید، تابآوری) و نقش واسطهای بنیانهای اخلاقی و تجارب معنوی درگیر با کارکرد کلی خانواده با تاکید بر همسران بیماران را در فرهنگ ایرانی فراهم آورد.. بدین منظور از بین کلیه بیماران مبتلا به MS و همسران آنها در دو شهر تهران و کرج در سال 93-94 و با استفاده از روش نمونهگیری غیراحتمالی، 220 نفر انتخاب شدند و اقدام به تکمیل پرسشنامههای مقیاس سنجش خانواده((FAD، مقیاس سخترویی روانشناختی(کوباسا،1990)، مقیاس تابآوری کونور و دیویدسون (CD–RISC) ، امید اسنایدر(2003) ، مقیاس تجاربمعنویروزانه (DSES)، پرسشنامه بنیانهایاخلاقی(هایت و گراهام،2007) به صورت حضوری و غیرحضوری نمودند. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از روشهای متداول در آمار توصیفی، معادلات ساختاری، تحلیل مسیر و رگرسیون چندگانه استفاده گردید و دادهها با استفاده از بستههای نرمافزاریSPSS و LISREL تحلیل شد. در نهایت متغیری که با ضریب تاثیر خوبی کارکرد کلی خانواده مدل را پیشبینی میکرد متغیر امید بود و تغییر مهم دیگری که در شکل مدل اتفاق افتاد این بود که مسیر متغیر میانجی تجاربمعنوی به سمت کارکرد کلی خانواده مستقیم نبود یعنی تجاربمعنوی موثر بر بنیانهایاخلاقی بود و بنیانهایاخلاقی در کارکرد کلی خانواده موثرترین مسیر بود.
پژوهشی
زیبا برقی ایرانی؛ زهره پیرحیاتی؛ حسین زارع
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1397، صفحه 79-91
چکیده
Objective: The goal of the present research is to determine the degree of the efficiency of group approach of ACT on the life quality of elderly people suffering from ARMD. Method: The research is a semi experimental study with the pre, post-test and experimental and control groups. The research population was the aging men and women suffering from ARMD selected from Karaj Nour-e-Didegan Ophtalmology Clinic. The sample of the research was 28 people were chosen through random sampling method and divided into two experimental and control groups. The program of approaching based upon therapy through ...
بیشتر
Objective: The goal of the present research is to determine the degree of the efficiency of group approach of ACT on the life quality of elderly people suffering from ARMD. Method: The research is a semi experimental study with the pre, post-test and experimental and control groups. The research population was the aging men and women suffering from ARMD selected from Karaj Nour-e-Didegan Ophtalmology Clinic. The sample of the research was 28 people were chosen through random sampling method and divided into two experimental and control groups. The program of approaching based upon therapy through ACT in the collective form within 8 sessions of 120 minutes. Results: The results were analyzed by studying the ANOVA with repeated measure and LSD and the result showed a significant meaning of the efficiency of ACT on sub scales of the life quality, physical sanity and psycho sanity. But no significant meaning was achieved to affirm the efficiency of ACT upon the environmental sanity. These effects did not persist on the process of follow- up. Conclusion: With regard to the research findings, one can employ ACT to improve life quality of the aged people who suffer from ARMD.