پژوهشی
محمد سلیمان نژاد؛ مرضیه ذوالفقاری نژاد؛ مهشاد بلالی دهکردی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر تنانگاره زنان دارای علائم اختلال خورد و خوراک انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل نامعادل) میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان دارای علائم خورد و خوراک مراجعهکننده به کلینیکهای تغذیهای، مراکز روان درمانی و باشگاههای ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر تنانگاره زنان دارای علائم اختلال خورد و خوراک انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل نامعادل) میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان دارای علائم خورد و خوراک مراجعهکننده به کلینیکهای تغذیهای، مراکز روان درمانی و باشگاههای بدنسازی و ایروبیک شهرستان کاشان در سال 1400 بودند که از بین آنان، تعداد 20 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در 2 گروه کنترل و آزمایش جایگزین گردیدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه رضایت از تن انگاره (2002) بود و اعضای گروه آزمایش در معرض 10 جلسه آموزش شناختی رفتاری قرار گرفتند و در این مدت، اعضای گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و یک راهه با استفاده از نرم افزار spss نسخه 22 استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری در ترکیب خطی نمرات تن انگاره زنان دارای علائم اختلال خورد و خوراک با توجه به گروه وجود دارد. براساس نتایج، نمرات رضایت از تن انگاره در زنان دارای علائم اختلال خورد و خوراک شرکتکننده گروه آزمایش در پسآزمون نسبت به گروه گواه افزایش داشته است و همچنین، نمرات نارضایتی از تن انگاره در آنان کاهش داشته است و بنابراین، این تغییر نمرات حاکی از تاثیر مثبت آموزش شناختی رفتاری است.
پژوهشی
معصومه کاظمی؛ مژگان آگاه؛ محمد جلالی؛ عزت الله نیکوزاده
چکیده
هدف: هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و تنشزدایی پیشرونده عضلانی بر بهبود مؤلفه های اضطرابی زنان مبتلا به درد قفسه سینه بود. روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون–پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعهی آماری شامل تمامی زنان مبتلا به درد قفسه سینه در شهر کرج در سال 1400 بودند. روش نمونه گیری هدفمند بود ...
بیشتر
هدف: هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و تنشزدایی پیشرونده عضلانی بر بهبود مؤلفه های اضطرابی زنان مبتلا به درد قفسه سینه بود. روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون–پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعهی آماری شامل تمامی زنان مبتلا به درد قفسه سینه در شهر کرج در سال 1400 بودند. روش نمونه گیری هدفمند بود و 60 نفر از بیماران مبتلا به درد قفسه سینه در بیمارستان شهید رجائی کرج انتخاب شدند و در سه گروه آموزش اتوژنیک، آموزش تنشزدایی پیش رونده عضلانی و گروه کنترل قرار گرفتند. آموزش اتوژنیک 12 جلسه 90 دقیقه ای و مداخله تنش زدایی پیش رونده عضلانی نیز شامل 8 جلسه 2 ساعته بود. برای ارزیابی متغیرهای پژوهش از پرسشنامههای اضطراب بک (1988)، حساسیت اضطرابی تجدیدنظر شده تایلور و کاکس (1998) و ادراک کنترل اضطراب رپی و همکاران (1996) استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روشهای تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی انجام شد.. یافتهها: نتایج نشان داد آموزش اتوژنیک و تنش زدایی پیش رونده عضلانی هر کدام به تنهایی موجب کاهش حساسیت اضطرابی، نشانه های اضطراب و ادراک کنترل اضطراب شده اند و آموزش اتوژنیک در مقایسه با تنشزدایی پیشرونده عضلانی بر بهبود مؤلفههای اضطرابی اثربخشی بیشتری دارد (05/0> p). نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی بیشتر آموزش اتوژنیک بر بهبود مؤلفههای اضطرابی پیشنهاد می شود کارشناسان مربوطه جهت کاهش اضطراب بیماران مبتلا به درد قفسه سینه از آموزش اتوژنیک استفاده کنند.
پژوهشی
عاطفه پورکاوه؛ ذبیح پیرانی؛ مهدی پوراصغر؛ آناهیتا صادقی؛ حسین پوستچی
چکیده
هدف: سندرم روده تحریکپذیر، اختلال گوارشی مزمن و ناتوان کنندهای است که در افراد مبتلا به اختلالات روانشناختی بیشتر از جمعیت عمومی شایع است. هدف از مطالعه حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر درد مزمن و تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر بود. روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون ...
بیشتر
هدف: سندرم روده تحریکپذیر، اختلال گوارشی مزمن و ناتوان کنندهای است که در افراد مبتلا به اختلالات روانشناختی بیشتر از جمعیت عمومی شایع است. هدف از مطالعه حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر درد مزمن و تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر بود. روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه و پیگیری ۶ ماهه بود. جامعهآماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر که ازپاییز 1398 تا زمستان 1399 به بیمارستان شریعتی تهران و کلینیک گوارش و کبد مسعود مراجعه کردند بود. حجم نمونه 48 نفر بود که بصورت در دسترس انتخاب با استفاده از روش تصادفیسازی بلوکی در دو گروه آزمایش(24 نفر) و کنترل (24 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامههای طبقهبندی مدرج درد مزمن (فونکورف و همکاران، 1992)، و تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) بعنوان ابزار پژوهش در اختیار هر دو گروه قرار گرفت. گروه کنترل در لیست انتظار ماند و مداخلهای دریافت نکردند. مداخلۀ درمان شناختی-رفتاری برای گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقهای انجام شد. دادههای پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: یافتهها نشان داد درمان شناختی-رفتاری باعث کاهش درد مزمن و افزایش و بهبود تنظیم شناختی هیجان شده است (01/0>P) و این اثربخشی تا مرحله پیگیری 3 ماهه پایدار مانده است (05/0>P). نتیجهگیری: این یافتهها میتواند به منظور کاهش درد و بهبود تنظیم شناختی هیجانی در چشمانداز طرحریزی مداخلات روانشناختی در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر امیدبخش و با کاربستهای بالینی همراه باشد.
پژوهشی
مینو خلج اسدی؛ زیبا برقی ایرانی؛ مهناز علی اکبری
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد (ACT) و درمان شناختی رفتاری (CBT) بر سازگاری روانی اجتماعی با بیماری و ناتوانی گسترش یافته بیماران مبتلا به ام اس بود. روش: پژوهش حاضرشبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری 3 ماهه و 6 ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به ام اس شهر تهران در سال ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد (ACT) و درمان شناختی رفتاری (CBT) بر سازگاری روانی اجتماعی با بیماری و ناتوانی گسترش یافته بیماران مبتلا به ام اس بود. روش: پژوهش حاضرشبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری 3 ماهه و 6 ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به ام اس شهر تهران در سال 1400 بودند. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 60 نفر انتخاب شد و به صورت تصادفی در گروههای آزمایشی ACT و CBT و گروه کنترل گماشته شدند. برای ارزیابی متغیرهای پژوهش از پرسشنامه سازگاری روانی اجتماعی با بیماری دروگیتس (1986) و پرسشنامه وضعیت ناتوانی گسترش یافته (EDSS) استفاده شد. مداخله ACT شامل 8 جلسه 120 دقیقهای و مداخله CBT شامل 8 جلسه یک ساعته بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد درمان پذیرش و تعهد (ACT) در مقایسه با درمان شناختی رفتاری (CBT) در افزایش سازگاری روانی اجتماعی با بیماری (024/0=P) و کاهش ناتوانی گسترش یافته (024/0=P) اثربخشی بیشتری داشته است و این تغییرات در مراحل پیگیری نیز ثابت بوده است. نتیجهگیری: به طور کلی میتوان گفت هر دو مداخله ACT و CBT به صورت معنیداری موجب بهبود سازگاری روانی اجتماعی با بیماری و کاهش ناتوانی گسترش یافته بیماران مبتلا به ام اس شدند ولی پیشنهاد میشود متخصصان برای اثربخشی بیشتر از مداخله ACT استفاده کنند.
پژوهشی
آمنه سپهریان؛ باب الله بخشی پور جویباری
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف پیشبینی رضایت زناشویی بر اساس اضطراب سلامت و خودکارآمدی با میانجیگری ذهنآگاهی در زنان دارای اسکلروز چندگانه اجرا شد.روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) میباشد. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل دارای تحصیلات دیپلم و بالاتر که در انجمن اماس تهران ثبتنام ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف پیشبینی رضایت زناشویی بر اساس اضطراب سلامت و خودکارآمدی با میانجیگری ذهنآگاهی در زنان دارای اسکلروز چندگانه اجرا شد.روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) میباشد. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل دارای تحصیلات دیپلم و بالاتر که در انجمن اماس تهران ثبتنام کرده بودند، در سال 1400 میباشند که تعداد آنها 14899 نفر بود. از این تعداد با توجه به فرمول کوکران تعداد 342 نفر بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. کلیه نمونههای پژوهش به چهار پرسشنامه رضایت زناشویی اولسون و همکاران (1998)، اضطراب سلامت سالکوسکیس و دیگران (2002)، خودکارآمدی شوارتزر و جروسالم (1979) و ذهنآگاهی بائر و دیگران (2006) پاسخ دادند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها و از نرمافزار SPSS و AMOS استفاده شد. یافتهها: نتایج آماری نشان داده است اثر مستقیم رضایت زناشویی بهواسطه اضطراب سلامت و خودکارآمدی معنیدار است (0/05>p)، همچنین اثر غیرمستقیم رضایت زناشویی بهواسطه ذهنآگاهی نیز معنیدار است (0/05>p).نتیجهگیری: با توجه به نتایج، ذهنآگاهی در رابطه بین اضطراب سلامت و خودکارآمدی با رضایت زناشویی نقش میانجی دارد.
پژوهشی
عطا طهرانچی؛ مهسا محمودی
چکیده
هدف: پژوهش های پیشین نشان داده اند که مشارکت در سلامت بخش عمده ای از واریانس مربوط به نگرش مثبت نسبت به واکسیناسیون کووید 19 را در جمعیت عمومی تبیین می کند. با این وجود مطالعات قبلی در تبیین ویژگی های بین فردی محدودیت دارند. بدین ترتیب در مطالعه حاضر اثر تعدیل کننده چهار توانمندی شخصیت (مهربانی، انصاف، تفکر نقاد و فروتنی) را در رابطه بین ...
بیشتر
هدف: پژوهش های پیشین نشان داده اند که مشارکت در سلامت بخش عمده ای از واریانس مربوط به نگرش مثبت نسبت به واکسیناسیون کووید 19 را در جمعیت عمومی تبیین می کند. با این وجود مطالعات قبلی در تبیین ویژگی های بین فردی محدودیت دارند. بدین ترتیب در مطالعه حاضر اثر تعدیل کننده چهار توانمندی شخصیت (مهربانی، انصاف، تفکر نقاد و فروتنی) را در رابطه بین مشارکت در سلامت و نگرش مثبت نسبت به واکسن کووید 19 مورد بررسی قرار داده است.روش: جامعه آماری شامل تمام دانشجویان ساکن مشهد بود. نمونه ای متشکل از 600 آزمودنی از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به مجموعه ای از پرسشنامه ها شامل پرسشنامه مشارکت در سلامت، سیاهه توانمندیها-ارزشها در عمل و نگرش درباره واکسیناسیون در دوران همه گیری کرونا پاسخ دادند. رگرسیون سلسله مراتبی و تحلیل شیب ساده مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج: یافته ها رابطه مثبت و معناداری بین مشارکت در سلامت و نگرش های مثبت نسبت به واکسیناسیون را نشان دادند (23/0=r. 01/0=p). توانمندیهای شخصیت به شکل مثبت و معناداری با مشارکت در سلامت(18/0=r. 01/0=p) و نگرش مثبت نسبت به واکسیناسیون همبستگی داشتند(30/0=r. 01/0=p). علاوه بر این، اثر تعدیل کننده توانمندیهای شخصیت در رابطه بین مشارکت در سلامت و نگرش مثبت نسبت به واکسیناسیون معنادار بود (08/4-=t، 001/0>p). نتیجه گیری: بنابراین توانمندی های شخصیت توانستند اثر مشارکت در سلامت بر نگرش مثبت نسبت به واکسیناسیون را تعدیل کنند. می توان نتیجه گیری کرد که توانمندیهای شخصیت اثر تعدیل کننده در تصمیم گیری درباره سلامت دارند.