پژوهشی
منصور فتحی؛ لیلا عبدالملکی؛ سارا مکی علمدری؛ سید حسین محقق کمال
چکیده
مقدمه: زنان مبتلاء به اچ آی وی با چالش های متعدد روانی- اجتماعی مواجه هستند که بر کیفیت زندگی آن ها تاثیر منفی گذاشته است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری در ارتقای کیفیت زندگی زنان مبتلا به اچ آی وی است. روش: روش پژوهش حاضر، آزمایشی و به صورت اجرای پیشآزمون-پسآزمون بر روی دو گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری مورد ...
بیشتر
مقدمه: زنان مبتلاء به اچ آی وی با چالش های متعدد روانی- اجتماعی مواجه هستند که بر کیفیت زندگی آن ها تاثیر منفی گذاشته است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری در ارتقای کیفیت زندگی زنان مبتلا به اچ آی وی است. روش: روش پژوهش حاضر، آزمایشی و به صورت اجرای پیشآزمون-پسآزمون بر روی دو گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری مورد مطالعه را زنان مبتلا به بیماری اچ آی وی تحت پوشش انجمن احیای ارزش های شهر تهران تشکیل می دهد. 120 نفر، پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی چندبعدی مربوط به بیماران مبتلا به ایدز را تکمیل نمودند، از بین آن ها، 60 نفری را که کم ترین نمره را به دست آورده بودند، انتخاب و به صورت کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 300نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه بر روی هر دو گروه اجرا شد. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه، طبق پروتکل تحت آموزش قرار گرفت. گروه کنترل در 3 جلسه بدون آموزش خاصی شرکت نمودند. در این مدت گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد و پس از پایان جلسات، پس آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد تا اثربخشی و مقایسه گروه ها مورد بررسی قرار گیرد. از آزمون های تحلیل کوواریانس و تی تست برای تجزیه وتحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها بهره گرفته شد.یافته ها: بعد از 10 جلسه آموزش، یافته ها نشان داد که میانگین نمرات گروه آزمایش در کیفیت زندگی و ابعاد آن به طور معناداری افزایش یافته است و بین دو گروه کنترل و آزمایش (زنان مبتلا به اچ آی وی) از نظر میزان کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود دارد. P<0.05نتایج نشان داد که رویکرد شناختی- رفتاری به عنوان یکی از مداخلات درمانی از قابلیت خوبی در توانبخشی روانی- اجتماعی و ارتقای کیفیت زندگی زنان مبتلا به اج آی وی برخوردار است.
پژوهشی
مریم معادی؛ عباس ابوالقاسمی؛ موسی کافی؛ سیده هاجر شارمی
چکیده
مقدمه: بیماری التهابی لگن بهعنوان یک عفونت شایع، با ایجاد عوارض طولانی مدت مانند درد مزمن لگن و ناباروری میتواند باعث کاهش کارکردهای خانواده در فرد شود. هدف این مطالعه، مقایسه کارکردهای خانواده در زنان مبتلا به نازایی با و بدون بیماریهای التهابی لگن بود. روش: پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه-ای است و شرکت کنندهها شامل 48 زن مبتلا ...
بیشتر
مقدمه: بیماری التهابی لگن بهعنوان یک عفونت شایع، با ایجاد عوارض طولانی مدت مانند درد مزمن لگن و ناباروری میتواند باعث کاهش کارکردهای خانواده در فرد شود. هدف این مطالعه، مقایسه کارکردهای خانواده در زنان مبتلا به نازایی با و بدون بیماریهای التهابی لگن بود. روش: پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه-ای است و شرکت کنندهها شامل 48 زن مبتلا به نازایی با بیماری التهابی لگن و 57 زن مبتلا به نازایی بدون بیماری التهابی لگن از میان زنان مبتلا به نازایی مراجعه کننده به بیمارستان الزهراء رشت در سال 1400 بودند که بر اساس پرونده بیماران و تشخیص پزشک متخصص زنان، دارای نازایی با بیماری التهابی لگن(عامل لوله ای) و نازایی بدون بیماری التهابی لگن( ناشی از علل دیگر) به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها، از چک لیست جمعیت شناختی و پرسشنامه کارکرد خانواده مک مستر استفاده شد. داده های پژوهش با تحلیل واریانس یک و چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که تنها بین میانگین نمرات آمیختگی عاطفی در زنان نابارور با و بدون بیماری التهابی لگن تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P).همچنین در دو سطح تحصیلی بالا و پایین در پاسخگویی عاطفی و کنترل، و در اثر متقابل بین گروه و تحصیلات مولفه نقش دارای تفاوت معنادار بود(05/0>P). نتیجهگیری: با توجه به نتایج این پژوهش و اهمیت مولفه آمیختگی عاطفی در زنان مبتلا به نازایی بدون بیماری التهابی لگن این مولفه میتواند به عنوان یک نقطه قوت در این زنان در جهت ارتباط موثرتر در زندگی زناشویی به کار رود و اثرات منفی نازایی را کاهش دهد و تحصیلات نیز به عنوان یک متغیر تاثیرگذار احتمالی مورد بررسی بیشتر قرار گیرد.
پژوهشی
احمد علی پور؛ رقیه محمدی
چکیده
دردهای نوروپاتی دیابتی که از عوارض شایع دیابت مزمن هستند، تأثیر منفی زیادی بر کیفیت خواب و کیفیت زندگی مبتلایان به دیابت دارند. بنابراین، این پژوهش با هدف تعیین اثر خالص و ترکیبی tDCS آندی ناحیه M1 و ناحیه F3 در بهبود کیفیت خواب و کیفیت زندگی در مبتلایان به دیابت نوع 2 دارای دردهای نوروپاتیک انجام گرفت. پژوهش حاضر، یک کــار آزمــایی بــالینی ...
بیشتر
دردهای نوروپاتی دیابتی که از عوارض شایع دیابت مزمن هستند، تأثیر منفی زیادی بر کیفیت خواب و کیفیت زندگی مبتلایان به دیابت دارند. بنابراین، این پژوهش با هدف تعیین اثر خالص و ترکیبی tDCS آندی ناحیه M1 و ناحیه F3 در بهبود کیفیت خواب و کیفیت زندگی در مبتلایان به دیابت نوع 2 دارای دردهای نوروپاتیک انجام گرفت. پژوهش حاضر، یک کــار آزمــایی بــالینی تصــادفی چهار گروهـــی دو ســر کور می باشــد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه بیماران 45 تا 65 ساله مبتلا به دیابت نوع 2 عضو انجمن دیابت شهرستان بناب در زمستان 1400 و بهار 1401 بودند که توسط متخصصان، دارای دردهای نوروپاتیک شناسایی شده بودند. نمونه پژوهش 48 تن بودند که به روش هدفمند انتخاب شدندو بطور تصادفی در 3 گروه آزمایشی و 1 گروه کنترل-شم جایگزین شدند. بیماران گروههای 4 گانه به مدت 12 جلسه، سه بار در هفته، مداخلات مربوط به خود را اخذ کردند. ابزار گردآوری اطلاعات، مقیاس استاندارد کیفیت خواب پیتزبورگ (P.S.I.Q) و پرسشنامه کیفیت زندگی ۳۶ سوالی (SF-36) بود. طبق یافته ها فقط تحریک هر دو ناحیه M1 و F3 در بهبود کیفیت خواب بیماران دیابتی، موثر واقع شده بود. در مورد افزایش کیفیت زندگی نیز، اثر درمان ترکیبی (تحریک هر دو ناحیه M1 و F3) بطور معناداری از تحریک ناحیه F3 و تحریک شم، بیشتر بود. از طرفی، اثر دیده شده تا مرحله پیگیری 3 ماهه، پایدار مانده بود. با توجه به نتایج این پژوهش، توانبخشی عصب روان شناختی از طریق تحریک الکتریکی نواحی M1 و F3 مغز، برای ارتقا کیفیت خواب و زندگی مبتلایان به دردهای نوروپاتی دیابتی، حمایت می شود.
پژوهشی
آلاله عطاران خراسانی؛ محمدجواد الداغی؛ نیکی دربان باشی خامسی؛ منیژه مالکی؛ زهرا جهانی؛ رحمان رضوی
چکیده
مقدمه: تبعیت از درمان و خودکارآمدی مقابله با سرطان از مؤلفههای کلیدی در مدیریت بیماری سرطان است.هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی ساختاری وِیژگی های شخصیت در بیماران سرطانی بر تبعیت از درمان و خودکارآمدی با واسطه حمایت اجتماعی میباشد.روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و طرح پژوهش، همبستگی از نوع الگویابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری ...
بیشتر
مقدمه: تبعیت از درمان و خودکارآمدی مقابله با سرطان از مؤلفههای کلیدی در مدیریت بیماری سرطان است.هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی ساختاری وِیژگی های شخصیت در بیماران سرطانی بر تبعیت از درمان و خودکارآمدی با واسطه حمایت اجتماعی میباشد.روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و طرح پژوهش، همبستگی از نوع الگویابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن مبتلا به سرطان پستان بود که برای پیگیری درمان به بیمارستان شهید رحیمی مراجعه کرده بوند و 300 نفر از آنها با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. سپس ، پرسشنامه های پنج عامل شخصیت، خودکارآمدی استفاده مناسب از دارو، مقیاس رفتار سرطان و پرسشنامه پیامدهای درمانی حمایت اجتماعی را تکمیل کردند. دادههای پژوهش با استفاده از نرمافزار آمار AMOS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج: بین ویژگی های شخصیت، تبعیت از درمان، خودکارآمدی مقابله با سرطان و حمایت اجتماعی رابطه معنیداری مشاهده شد. نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان دهنده برازش مطلوب مدل با داده های تجربی بود. ویژگی های شخصیت اثر مستقیم معناداری بر تبعیت از درمان و خودکارآمدی مقابله با سرطان دارد. همچنین ویژگی های شخصیت به واسطه ی حمایت اجتماعی اثر غیرمستقیم و معناداری بر تبعیت از درمان و خودکارآمدی مقابله با سرطان نشان داد.نتیجه گیری: این پژوهش بیانگر نقش مؤثر حمایت اجتماعی در برآیند تدابیر اجتماعی و فردی برای افزایش تبعیت از درمان و خودکارآمدی مقابله با سرطان در مبتلایان به سرطان پستان بود.
پژوهشی
امین رفیعی پور؛ مجید صفاری نیا؛ نسرین حسینی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی- همبستگی است که به روش مدل یابی معادلات ساختاری و با هدف تعیین میزان برازش مدل امید براساس سلامت معنوی، تصویر بدن، حمایت خانواده و منبع کنترل سلامتی با میانجیگری مقایسه اجتماعی در بیماران مبتلا به سرطان پستان بعد از عمل جراحی انجام گرفت. روش: نمونه این پژوهش شامل 400 زن بود که با استفاده از روش نمونه ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی- همبستگی است که به روش مدل یابی معادلات ساختاری و با هدف تعیین میزان برازش مدل امید براساس سلامت معنوی، تصویر بدن، حمایت خانواده و منبع کنترل سلامتی با میانجیگری مقایسه اجتماعی در بیماران مبتلا به سرطان پستان بعد از عمل جراحی انجام گرفت. روش: نمونه این پژوهش شامل 400 زن بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از بین بیماران مبتلا به سرطان پستان بعد از عمل جراحی که بهار و تابستان 1400 به بیمارستان امام خمینی تهران مراجعه می نمودند، انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس جهتگیری مقایسه اجتماعی گیبونز و بانک (۱۹۹۹)، پرسشنامه حمایت اجتماعی خداپناهی و همکاران (۱۳۸۸)، مقیاس امید اشنایدر (1991)، مقیاس بهزیستی معنوی پالوتزین و الیسون (1982)، پرسشنامه تصویر بدنی کش، وینستد و جاندا (1985)، مقیاس چندوجهی منبع کنترل سلامت والستون و همکاران (1978) بود. یافته ها: مدل امید براساس سلامت معنوی، تصویر بدن، حمایت خانواده و منبع کنترل سلامتی با میانجیگری مقایسه اجتماعی در بیماران مبتلابه سرطان پستان بعد از عمل جراحی از برازش خوبی برخوردار بود و سلامت معنوی (48/0=r)، تصویر بدن (46/0=r)، حمایت خانواده (37/0=r)، و منبع کنترل سلامتی (23/0=r) همبستگی مستقیم، و همچنین اثر غیرمستقیم با میانجیگری مقایسه های اجتماعی با متغیر امید داشتند. نتیجه گیری: برای افزایش امید که نیروی درونی مورد نیاز برای مبارزه با سرطان سینه است، می توان کیفیت سلامت معنوی، تصویر مثبت بدن، حمایت خانواده، منبع کنترل سلامتی و مقایسه اجتماعی را بهبود داد.
پژوهشی
طلیعه اسدالهی؛ مهدیه صالحی
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی نقش میانجی اجتناب تجربی در رابطه بین استرس، ذهن آگاهی و پرخوری در افراد چاق بود. روش: پژوهش حاضر از نوع کمی با روش همبستگی بود. جامعهی آماری شامل تمام افراد دارای اضافه وزن و چاقی در شهر کرج در سال 1398 بود، که 414 نفر نمونه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و در پژوهش شرکت کردند. داده ها با استفاده از محاسبهی ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه بررسی نقش میانجی اجتناب تجربی در رابطه بین استرس، ذهن آگاهی و پرخوری در افراد چاق بود. روش: پژوهش حاضر از نوع کمی با روش همبستگی بود. جامعهی آماری شامل تمام افراد دارای اضافه وزن و چاقی در شهر کرج در سال 1398 بود، که 414 نفر نمونه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و در پژوهش شرکت کردند. داده ها با استفاده از محاسبهی شاخص تودهی بدنی شرکتکنندگان و پرسشنامههای پذیرش و تعهد(بوند و همکاران،2011)، پرسشنامه استرس هری(2005)، پرسشنامه پنجعاملی ذهنآگاهی(بایر و همکاران،2004) و مقیاس پرخوری بیرویه(گورمالی و همکاران،1982)، جمعآوری و با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos تحلیل شدند. یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از برازش مدل بود و نشان داد استرس و ذهنآگاهی با میانجیگری اجتنابتجربی در افراد چاق بر پرخوری اثر غیر مستقیم دارد.نتیجه گیری: استرس و ذهن آگاهی از متغیرهای شناخته شده در عرصه مداخلات بالینی در رابطه با افراد درگیر با مشکل پرخوری هستند، اما انتخاب متغیر راهبردی و اثرگذار اجتناب تجربی به عنوان واسطه ی بین این مقولات و پرخوری موجب صحه گذاشتن بر ارزش نظری و کاربردی این متغیرها شد. این پژوهش نقش اجتناب تجربی متغیر قدرتمند و اثرگذار در برآیند تدابیر فردی و اجتماعی در جهت مدیریت و برنامه ریزی برای اصلاح رفتار پرخوری در افراد چاق را برجسته کرد