پژوهشی
محمد علی بشارت؛ فریبا زرانی؛ گلناز مظاهری نژاد فرد؛ غلامرضا صرامی فروشانی؛ مریم حاجی سید صادقی
چکیده
مقدمه: با توجه به اهمیت غربالگری به عنوان یکی از رفتارهای بهداشتی در سرطان دهانه رحم، هدف از این مطالعه ساخت و ارزیابی ویژگی های روانسنجی مقیاس رفتارغربالگری سرطان دهانه رحم است.روش: در این مطالعه توصیفی-مقطعی 376 نفر از زنان مراجعه کننده به مرکز بهداشت جواهری (در طول مدت مطالعه) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس، مقیاس تدوین ...
بیشتر
مقدمه: با توجه به اهمیت غربالگری به عنوان یکی از رفتارهای بهداشتی در سرطان دهانه رحم، هدف از این مطالعه ساخت و ارزیابی ویژگی های روانسنجی مقیاس رفتارغربالگری سرطان دهانه رحم است.روش: در این مطالعه توصیفی-مقطعی 376 نفر از زنان مراجعه کننده به مرکز بهداشت جواهری (در طول مدت مطالعه) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس، مقیاس تدوین شد و روایی محتوایی و صوری آن بررسی گردید. برای اطمینان از روایی واگرا و همگرا، از مقیاس DASS-21 استفاده شد. برای تعیین پایایی پرسشنامه نیزروش همسانی درونی (آلفای کرونباخ) مورد استفاده قرار گرفت. درنهایت، برای ارزیابی روایی سازه CCSBS از روش تحلیل عاملی تاییدی و از نرم افزارSPSS و LISREL استفاده شد.یافتهها: یافتههای پژوهش، اعتبار محتوایی و صوری مقیاس را تأیید کرد. از نظر روایی همگرا و واگرا، آسیب پذیری ادراک شده، شدت و وخامت ادراک شده و موانع ادراک شده با سه متغیر افسردگی، اضطراب و استرس رابطه مستقیم و معناداری داشتند. ازسوی دیگر، انگیزش ادراک شده با متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس همبستگی معکوس معنادار داشت. علاوه براین، خودکارآمدی ادراک شده با افسردگی همبستگی معکوس معنیداری داشت. نتایج آلفای کرونباخ بیانگر همسانی درونی مناسب کل پرسشنامه و مولفه های آن بود. بر اساس تحلیل عاملی تاییدی، شاخصهای نیکویی برازش مدل پیشنهادی تایید شد و مسیرها معنیدار بودند.نتیجهگیری: CCSBS ابزارمعتبر و پایایی برای سنجش رفتار غربالگری سرطان رحم در زنان ایرانی است و به نظر میرسد ابزاری جامع و مفید برای ارزیابی باورهای مرتبط با سرطان دهانه رحم و غربالگری آن در زنان باشد.
مروری
هانیه فراهانی؛ منصوره السادات صادقی؛ فرشته موتابی؛ فضل الله احمدی؛ زهرا بی غم
چکیده
محققان بر این باورند که جدایی و طلاق از مهمترین رویدادهای استرس زا هستند که می توانند در زندگی اتفاق بیفتند. بنابراین طلاق فرآیند پیچیده و دردناکی است که منجر به تغییراتی در عرصه های مختلف زندگی می شود و نیازمند راهکارهای مقابله ای است. این در حالی است که مطالعات بیشتری بر روی زنان و کودکان پس از طلاق متمرکز شده و طلاق مردان مورد غفلت ...
بیشتر
محققان بر این باورند که جدایی و طلاق از مهمترین رویدادهای استرس زا هستند که می توانند در زندگی اتفاق بیفتند. بنابراین طلاق فرآیند پیچیده و دردناکی است که منجر به تغییراتی در عرصه های مختلف زندگی می شود و نیازمند راهکارهای مقابله ای است. این در حالی است که مطالعات بیشتری بر روی زنان و کودکان پس از طلاق متمرکز شده و طلاق مردان مورد غفلت قرار گرفته است. بررسی محدوده حاضر به دنبال بررسی، شناسایی و ترسیم مفاهیم اصلی مربوط به طلاق مردان و ابعاد، حوزه ها، تأثیرات و عوامل آن بر اساس مراجع و شواهد اصلی است. برای جستجوی پایگاههای اطلاعاتی الکترونیکی مقالات مرتبط از روش بررسی محدوده استفاده شد. از بین 3025 چکیده شناسایی شده اولیه، پس از غربالگری چکیده ها و متون کامل، 26 مطالعه برای گنجاندن در این مرور انتخاب شدند. پس از انتزاع اطلاعات کلیدی از هر مطالعه، تحلیل محتوا انجام شد. از تحلیل محتوا پنج مضمون شناسایی شد: 1) جمعیت شناختی، 2) حضانت کودک، 3) عوامل روانی، 4) سبک دلبستگی و 5) راهبردهای مقابله ای. این مطالعه با تبیین و شناسایی مؤلفه های طلاق مردان، می تواند تأثیرات منفی طلاق بر مردان را کاهش دهد.
پژوهشی
فاطمه (سوسن) جباری؛ صدیقه گوهری؛ محبوبه البرزی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر یک برنامه آموزشی معنویت درمانی بر کیفیت زندگی و هوش معنوی دانشآموزان دارای آسیب بینایی بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل، و جامعه آماری شامل دانشآموزان کمبینای مدرسه نابینایان شوریده شیرازی در سال تحصیلی 98-98 بود که از بین آنها 32 دانش آموز به طور هدفمند انتخاب و به ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر یک برنامه آموزشی معنویت درمانی بر کیفیت زندگی و هوش معنوی دانشآموزان دارای آسیب بینایی بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل، و جامعه آماری شامل دانشآموزان کمبینای مدرسه نابینایان شوریده شیرازی در سال تحصیلی 98-98 بود که از بین آنها 32 دانش آموز به طور هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه، پرسشنامه کیفیت زندگی (1992) و مقیاس هوش معنوی کینگ (2008) بود که هر دو توسط دانشآموزان هر دو گروه به عنوان پیشآزمون قبل از برنامه تکمیل شد. برنامه آموزشی معنویت درمانی شامل 12 جلسه به مدت دو ماه در قالب دو جلسه 65 دقیقه ای در هفته به گروه آزمایش ارائه شد. گروه کنترل هیچ آموزشی به جز برنامه آموزشی روزانه مدرسه دریافت نکردند. پس از اتمام برنامه آموزشی، پرسشنامه کیفیت زندگی و مقیاس هوش معنوی کینگ توسط دانشجویان به صورت پس آزمون تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS، در بخش آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج بهدستآمده از این مطالعه نشان داد که آموزش معنویتدرمانی باعث بهبود کیفیت زندگی و هوش معنوی دانشآموزان دارای آسیب بینایی میشود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که برنامه آموزشی معنویت درمانی می تواند به ارتقای کیفیت زندگی و هوش معنوی دانش آموزان دارای آسیب بینایی کمک کند.
پژوهشی
کیومرث بشلیده؛ راضیه عابدینی ولامدهی؛ فریبا پهلوانی؛ فاطمه آل حبیب؛ وحید صادقی فیروز آبادی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه علی متغیرهای شخصیتی با نگرش بهداشتی مرتبط با کویید 19 در دانشجویان بود. اعضای نمونه 150 نفر از دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی بودند که به صورت اینترنتی و از طریق شبکههای اجتماعی (تلگرام و واتساپ) پرسشنامههای رفتار بهداشتی، نگرش بهداشتی، جایگاه مهار درونی، مخاطرهجویی، عزت نفس و وظیفهشناسی و رواننژندی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه علی متغیرهای شخصیتی با نگرش بهداشتی مرتبط با کویید 19 در دانشجویان بود. اعضای نمونه 150 نفر از دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی بودند که به صورت اینترنتی و از طریق شبکههای اجتماعی (تلگرام و واتساپ) پرسشنامههای رفتار بهداشتی، نگرش بهداشتی، جایگاه مهار درونی، مخاطرهجویی، عزت نفس و وظیفهشناسی و رواننژندی را تکمیل کردند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون معادلات ساختاری برای سنجش برازش مدل و بررسی روابط مستقیم استفاده گردید. همچنین برای سنجش روابط میانجیگری از بوتاسترپ در برنامه مایکرو و هیز (2008) و جهت سنجش روابط تعدیل گر از رگرسیون سلسلهمراتبی استفاده گردید. نتایج حاکی از برازش خوب مدل با دادهها بود (09/0=RMSEA، 85/0=IFI و مقدار مجذور کای نسبی=71/1) و تمام روابط مستقیم به غیر از رابطه مخاطرهجویی با نگرش بهداشتی تائید گردید. یافتهها همچنین نقش میانجیگری جایگاه مهار درونی را در رابطه بین ویژگی شخصیتی و نگرش بهداشتی تائید کردند. در ادامه نتایج حاکی از نقش تعدیلکنندگی عزت نفس در رابطه بین جایگاه مهار درونی با نگرش بهداشتی دانشجویان بود. بهعبارتدیگر، رابطه بین جایگاه مهار درونی با نگرش بهداشتی در دانشجویانی که عزت نفس بالاتری داشتند قویتر از رابطهای بود که در آن دانشجویان عزت نفس پایینتری را گزارش دادهاند. همچنین نتایج نقش تعدیلکنندگی عزت نفس را در رابطه بین رواننژندی با نگرش بهداشتی دانشجویان تائید کردند. به عبارتی، رابطه بین رواننژندی با نگرش بهداشتی در دانشجویانی که عزت نفس پایینتری داشتند قویتر از رابطهای بود که در آن دانشجویان عزت نفس بالاتری را گزارش دادهاند.
پژوهشی
پیام ورعی؛ رقیه تقی پور؛ فردوس کاظمی دلیوند؛ نجمه درودی
چکیده
هدف:هدف از این مطالعه مقایسه روشهای مقابله با اضطراب کرونا و سلامت روان زنان ورزشکار 30 تا 50 ساله شرکتکننده در ورزشهای هوازی و غیرورزشکار شهر تهران بود.روش:این پژوهش از نظر ماهیت توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه بانوان ورزشکار 30 تا 50 ساله در رشته ایروبیک و غیرورزشکار شهر تهران در سال 1400-1401 تشکیل دادند. ...
بیشتر
هدف:هدف از این مطالعه مقایسه روشهای مقابله با اضطراب کرونا و سلامت روان زنان ورزشکار 30 تا 50 ساله شرکتکننده در ورزشهای هوازی و غیرورزشکار شهر تهران بود.روش:این پژوهش از نظر ماهیت توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه بانوان ورزشکار 30 تا 50 ساله در رشته ایروبیک و غیرورزشکار شهر تهران در سال 1400-1401 تشکیل دادند. در این پژوهش 50 نفر از بانوان ورزشکار منطقه یک تهران به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و 50 نفر از بانوان غیر ورزشکار به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس سلامت روانی 12-GHQ (گلدبرگ و ویلیامز، 1988) و مقیاس سبک های مقابله با استرس (اندلر و پارکر، 1990) جمع آوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS24 و با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره انجام شد.نتایج:یافته های پژوهش حاکی از تفاوت معنادار سبک های مقابله ای بین زنان ورزشکار و غیر ورزشکار است. به ویژه نمره سبک مقابله مسئله مدار در زنان ورزشکار بیشتر از افراد غیر ورزشکار بود (05/0P<). امتیاز سبک مقابله ای هیجان مدار نیز در زنان ورزشکار بیشتر از زنان غیرورزشکار بود (05/0P<). اما نمره سبک مقابله اجتنابی در زنان ورزشکار کمتر از زنان غیرورزشکار بود (05/0P<).در خصوص سلامت روان، میانگین نمره سلامت روان در زنان شرکت کننده در ورزش هوازی کمتر از افراد غیر ورزشکار بود (05/0>P). نمره کمتر در سلامت روان نشان دهنده سلامت روان بهتر در نظر گرفته می شود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که زنان ورزشکار از سلامت روانی بهتری نسبت به زنان غیرورزشکار برخوردارند.نتیجه گیری:نتایج این مطالعه نشان میدهد که زنان ورزشکار و غیرورزشکار سبکهای مقابلهای متفاوتی در مواجهه با اضطراب کرونا دارند. ورزشکاران زن بیشتر از سبکهای مقابلهای مشکلمحور و هیجانمحور استفاده میکنند، در حالی که غیر ورزشکاران به سبک مقابله اجتنابی تمایل دارند. علاوه بر این، زنان ورزشکار از سلامت روانی بهتری نسبت به همتایان غیرورزشی خود برخوردار هستند.
پژوهشی
آرزو اصغری؛ پروین رفیعی نیا
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات خوردن یکی از دشوارترین مشکلات روانشناختی است که هم ابتلایی بالایی با اختلالات سلامت روان مانند اضطراب و خلق، اختلالات وابسته به سوء مصرف مواد و اختلالات شخصیت دارند. هدف این پژوهش شناخت رابطه راهبردهای مقابله-ای و پیوند والدینی با اختلالات خوردن در دانشجویان بود. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی ...
بیشتر
زمینه و هدف: اختلالات خوردن یکی از دشوارترین مشکلات روانشناختی است که هم ابتلایی بالایی با اختلالات سلامت روان مانند اضطراب و خلق، اختلالات وابسته به سوء مصرف مواد و اختلالات شخصیت دارند. هدف این پژوهش شناخت رابطه راهبردهای مقابله-ای و پیوند والدینی با اختلالات خوردن در دانشجویان بود. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دختر دانشگاه کوثر بجنورد در مقطع کارشناسی در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه پژهش شامل 250 نفر دانشجو بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان تمامی دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه کوثر بجنورد انتخاب شدند. برای جمع اوری داده ها از آزمون بازخورد خوردن (EAT-26؛ گارنر و گارفینکل، 1979)، پرسشنامه مقابله با موقعیتهای استرسزا (CISS؛ اندلر و پارکر، 1990) و سیاهه پیوند والدینی (PBI؛ پارکر و دیگران، 1979) استفاده شد. دادههای جمع آوری شده با استفاده از روش همبستگی کانونی و با استفاده از نرم افزار SPSS-23 و سطح معنیداری 05/0 تحلیل شدند.یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که رابطه هر دو مؤلفه پیوند والدینی با مؤلفههای اختلال خوردن مثبت و معنادار بود (01/0P<)؛ رابطه بین راهبردهای هیجان مدار و اجتنابی (حواسپرتی) با مؤلفههای اختلال خوردن نیز مثبت و معنادار بود (05/0>P). نتایج تحلیل کانونی نیز بر نقش پیشبینی کنندگی مؤلفههای پیوند والدینی در اختلالات خوردن تأکید داشت. نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که آموزش راهبردهای مقابلهای سازش یافته و مشارکت والدین در مداخلات درمانی سبب پیشگیری و کاهش آسیبهای اختلال خوردن در دانشجویان میشود.