پژوهشی
طیبه رحیمی پردنجانی؛ دیوید گیسینیو؛ علی محمدزاده ابراهیمی؛ حمیدرضا مکرمی؛ سکینه ورمزیار؛ رضوان نوروزی جاهد
چکیده
هدف: بررسی اینکه آیا روان رنجوری و برون گرایی بهزیستی عاطفی مربوط به شغل افرادی را که تحت شرایط استرس زا کار می کنند ، به ویژه پرستاران اورژانس ، پیش بینی کرده است یا خیر. برای بررسی اینکه آیا استرس شغلی درک شده رابطه بین روان رنجوری ، برون گرایی و بهزیستی عاطفی مربوط به شغل را واسطه قرار داده است. روشها: از 242 پرستار شاغل در یک اورژانس ...
بیشتر
هدف: بررسی اینکه آیا روان رنجوری و برون گرایی بهزیستی عاطفی مربوط به شغل افرادی را که تحت شرایط استرس زا کار می کنند ، به ویژه پرستاران اورژانس ، پیش بینی کرده است یا خیر. برای بررسی اینکه آیا استرس شغلی درک شده رابطه بین روان رنجوری ، برون گرایی و بهزیستی عاطفی مربوط به شغل را واسطه قرار داده است. روشها: از 242 پرستار شاغل در یک اورژانس در تهران ، یک طرح پیمایشی مقطعی انجام شد. مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: تأثیرات مستقیم و آماری معنادار روان رنجوری و برون گرایی بر استرس شغلی درک شده و همچنین تأثیر منفی برونگرایی بر سلامت عاطفی مرتبط با شغل مشاهده شد. استرس ادراک شده برای پیش بینی منفی بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل مشخص شد. هیچ رابطه معناداری بین روان رنجوری و رفاه عاطفی مربوط به شغل وجود نداشت. اثر واسطه ای استرس شغلی درک شده پشتیبانی شد. نتیجه گیری: نتایج دارای پیامدهای نظری برای تحقیق در مورد رابطه بین ویژگی های شخصیتی و رفاه مربوط به شغل کارکنان شاغل در شرایط استرس زا است. مدیران بیمارستان ممکن است مداخلات در محل کار را برای بهبود وضعیت عاطفی شغلی پرستاران و کاهش استرس شغلی پرستاران اجرا کنند. برون گرایی و استرس شغلی باید به عنوان عوامل خطر روانی - اجتماعی درک شود ، در حالی که روان رنجوری باید به عنوان یک عامل محافظ در برابر استرس شغلی تصور شود.
پژوهشی
سوسن علیزاده فرد؛ احمد علی پور
چکیده
اهداف: در پی همه گیری بیماری کرونا در ایران و سراسر جهان ، مهمترین هدف سیاست های بهداشتی بر رعایت رفتارهای پیشگیرانه و ارزیابی آن متمرکز شده است. در بسیاری از مطالعات، جنبههای مختلف رفتارهای پیشگیرانه با استفاده از یکی از موثرترین مدل های روانشناسی اجتماعی، یعنی مدل باورهای بهداشتی بررسی شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر نیز مطالعه ...
بیشتر
اهداف: در پی همه گیری بیماری کرونا در ایران و سراسر جهان ، مهمترین هدف سیاست های بهداشتی بر رعایت رفتارهای پیشگیرانه و ارزیابی آن متمرکز شده است. در بسیاری از مطالعات، جنبههای مختلف رفتارهای پیشگیرانه با استفاده از یکی از موثرترین مدل های روانشناسی اجتماعی، یعنی مدل باورهای بهداشتی بررسی شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر نیز مطالعه رابطه تبعیت از رفتارهای پیشگیرانه بیماری کرونا و مدل باورهای بهداشتی، و پیشبینی تبعیت بالا و پایین از این رفتارها بر اساس متغیرهای مدل باورهای بهداشتی بود.روش: پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه بزرگسالان بالای20 سال ساکن تهران بود که 472 نفر از داوطلبین به روش فراخوان آنلاین انتخاب شدند. ابزارهای مطالعه شامل پرسشنامه تبعیت از رفتارهای پیشگیری از بیماری کرونا (CPBC)، و پرسشنامه باورهای بهداشتی (HBM) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: میانگین رعایت رفتارهای پیشگیرانه در همه شرکت کنندگان 38/3 و انحراف استاندارد 83/0 بود. سپس دو گروه تبعیت بالا و پایین به ترتیب گروه بالا (17/0±18/4) و گروه پایین (28/0±92/1) تشکیل شد. یافتههای حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که سطح بالای تبعیت را میتوان بر اساس باور به شدت خطر، و مزایای رعایت رفتاهای بهداشتی پیشبینی نمود. درحالی که سطح پایین تبعیت بر اساس سن افراد، و مزایا و موانع انجام رفتارهای پیشگیرانه قابل پیشبینی بود.نتیجه گیری: از آنجا که رفتارهای پیشگیرانه به عنوان بهترین روش برای کنترل شیوع ویروس کرونا شناخته میشود، شناسایی متغیرهایی که ممکن است رعایت آنها را کاهش داده یا تشدید نماید، میتواند به توسعه برنامهریزیهای موثرتر سلامت در جامعه ایران کمک شایانی نماید. بنابراین، با تمرکز بر افزایش مزایا و کاهش موانع اجرای رفتارهای پیشگیرانه میتواند به شکلی موثر بر پیشگیری و کاهش انتقال ویروس کرونا موثر باشد.
پژوهشی
سحر پهلوان نشان؛ شهلا پاکدامن؛ سعید قنبری؛ شهریار شهیدی؛ امید شکری
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی نقش تعدیل کننده جنس در اثربخشی بسته تحول مثبت نوجوانی ایران بر سلامت هیجانی- اجتماعی بود. جامعه آماری تمامی نوجوانان دختر و پسر 15-17 ساله بودند که در سال 99-1398در اصفهان تحصیل می کردند . نمونه پژوهش 60 دختر و پسر نوجوان بودند که به طور تصادفی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. داده ها با پرسشنامه شایستگی ...
بیشتر
هدف مطالعه حاضر بررسی نقش تعدیل کننده جنس در اثربخشی بسته تحول مثبت نوجوانی ایران بر سلامت هیجانی- اجتماعی بود. جامعه آماری تمامی نوجوانان دختر و پسر 15-17 ساله بودند که در سال 99-1398در اصفهان تحصیل می کردند . نمونه پژوهش 60 دختر و پسر نوجوان بودند که به طور تصادفی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. داده ها با پرسشنامه شایستگی هیجانی - اجتماعی ژو و ای (2012) در مراحل پیش، مداخله و پیگیری به دست آمد و سپس اعضای گروههای آزمایش در هر دو جنس به مدت 16 جلسه 45 دقیقه ای با بسته تحول مثبت نوجوانی ایرانی آموزش دیدند. پس از اتمام جلسات آموزشی تمام گروه ها مجدداً و پس از 40 روز پرسشنامه مذکوررا تکمیل کردند. داده هابا استفاده از نرم افزار 19 SPSS و روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس مختلط پیچیده) تحلیل شد. نتایج نشان از اثر بخشی بسته بر سلامت هیجانی- اجتماعی نوجوان ها داشت که اثرات آن نیز پس از 40 روز پایدار بود اما پایداری نتایج آن بردختران بیشتر از پسران بود (05 / 0p <). به نظر می رسدبسته مذکور می تواند به عنوان یک رویکرد آموزشی و درمانی درکنار سایر رویکردها توسط روانشناسان ، روانپزشکان ، مربیان و تامین کنندگان بهداشت جسم و روان استفاده شود تا دستیابی به سلامت فیزیکی و روانی نوجوانان تسهیل و از بروز مشکلات در مراحل تحول آن ها جلوگیری کند.
پژوهشی
صفورا پورذبیح؛ مسعود عارف نظری؛ بیوک تاجری؛ احمد دلبری
چکیده
مقدمه: آلزایمر یک بیماری پیشرونده و ازبینبرنده مغز است که بهطورجدی سبب آسیب به بخش تفکر و حافظه انسان میشود و با آسیبهای روانی مثل بیخوابی و بیقراری همراه است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مراقبه متمرکز بر بدن بر بی خوابی و بیقراری در بیماران مبتلا به آلزایمر انجام شد.روش: روش پژوهش از ...
بیشتر
مقدمه: آلزایمر یک بیماری پیشرونده و ازبینبرنده مغز است که بهطورجدی سبب آسیب به بخش تفکر و حافظه انسان میشود و با آسیبهای روانی مثل بیخوابی و بیقراری همراه است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مراقبه متمرکز بر بدن بر بی خوابی و بیقراری در بیماران مبتلا به آلزایمر انجام شد.روش: روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. از جامعه آماری بیماران مبتلا به آلزایمر در سطح خفیف تا متوسط مراجعه کننده به کلینیکها و انجمن آلزایمر استان تهران بهصورت دردسترس 20 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پرسشنامههای پژوهش شامل بیخوابی مورین (1993) و بیقراری کوهن-منسفیلد (1986) بود. مراقبه متمرکز بر بدن به مدت ده جلسه برای گروه آزمایش اعمال شد. دادههای پژوهش با استفاده از کواریانس تحلیل شد.یافتهها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که نمرات پسآزمون بیخوابی و بیقراری بیماران مبتلا به آلزایمر در گروه آزمایش به طور معنیداری پایینتر از گروه کنترل بود (P≤0/005).نتیجهگیری: به منظور بهبود بیخوابی و بیقراری بیماران مبتلا به آلزایمر میتوان از مراقبه متمرکز بر بدن استفاده کرد.کلیدواژه ها: آلزایمر، بی خوابی، بیقراری، مراقبه ، روانپزشکی
پژوهشی
معصومه علی یزدی؛ مژگان آگاه هریس
چکیده
دیابت نوع دو بهصورت تعامل پیچیدهای از عوامل روان- فیزیولوژیکی مفهومسازی میشود، بنابراین، لازم است این عوامل مقابله با این بیماری مزمن در نظر گرفته شوند. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش نظم-دهی عاطفی و آموزش خودزاد بر ادراک کنترل اضطراب زنان با دیابت نوع دوم انجام شده است. با کاربرد روش نیمهآزمایشی ...
بیشتر
دیابت نوع دو بهصورت تعامل پیچیدهای از عوامل روان- فیزیولوژیکی مفهومسازی میشود، بنابراین، لازم است این عوامل مقابله با این بیماری مزمن در نظر گرفته شوند. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش نظم-دهی عاطفی و آموزش خودزاد بر ادراک کنترل اضطراب زنان با دیابت نوع دوم انجام شده است. با کاربرد روش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون، 33 نفر زن مبتلا به دیابت نوع دوم به روش نمونهگیری هدفمند از شهر تهران انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. اعضای هرگروه آزمایش به ترتیب، آموزش نظمدهی عاطفی و آموزش خودزاد را در10 جلسه 90 دقیقهای دریافت کردند. ا از کلیه آزمونیها خواسته شد تا به کلیه گویههای اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه ادراک کنترل اضطراب (ACQ) قبل و در اتمام هر مداخله پاسخ دهند. از تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی شفه برای تحلیل دادهها استفاده شد. تحلیل یافتهها نشان داد که هر دو گروه در افزایش ادراک کنترل اضطراب مؤثر بودهاند (05/0>p)، اما تفاوت دو گروه معنادار نبود (05/0p>). با توجه به اثربخشی مداخلههای انجام شده میتوان گفت هر دو آموزش با بهکارگیری تکنیکهای ویژه هر مداخله توانستهاند ادراک کنترل اضطراب را افزایش دهند و بنابراین به کارگیری آنها در کنار درمانهای دارویی مرتبط توصیه میشود.
پژوهشی
مهسا غفار زاده؛ علی نقی اقدسی
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه تعیین اثربخشی گروه درمانی با رویکرد شناختی-رفتاری بر اضطراب استرس و ناامیدی در بیماران مبتلا به MS در شهر تهران بود.روش مطالعه: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. 20 بیمار مراجعه کننده به مراکز درمانی موجود به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه تعیین اثربخشی گروه درمانی با رویکرد شناختی-رفتاری بر اضطراب استرس و ناامیدی در بیماران مبتلا به MS در شهر تهران بود.روش مطالعه: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. 20 بیمار مراجعه کننده به مراکز درمانی موجود به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در این مطالعه از آزمونهای کالموگروف-اسمیرنف، لون و کواریانس برای تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار IBM SPSS استفاده شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه اضطراب بک ، پرسشنامه استرس درک شده کوهن (PSQ) و پرسشنامه مقیاس ناامیدی بک استفاده شد.نتایج: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر اضطراب ، استرس و ناامیدی با سطح اطمینان 95 درصد تفاوت معنی داری وجود دارد. بنابراین ، سه فرضیه اصلی تأیید شد و فرضیه صفر رد شد. مشخص شد که درمان گروهی شناختی-رفتاری در کاهش اضطراب ، استرس و ناامیدی در بیماران مبتلا به MS موثر است.نتیجه گیری: گروه درمانی شناختی-رفتاری باعث کاهش استرس ، اضطراب و ناامیدی در بیماران مبتلا به MS و بهبود سلامت روانی آنها شد. بنابراین ، این روش درمانی می تواند در کلینیک ها مفید باشد.