نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
1 گروه آموزش زبان و زبان شناسی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران
2 گروه زبان و ادبیات انگلیسی و زبان شناسی، دانشکدۀ زبان و ادبیات، دانشگاه کردستان، سنندج، کردستان، ایران
3 گروه زبان شناسیف دانشکدۀ زبان های خارجی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران
چکیده
چکیده
هدف: استفاده از ابزارهای انسجام باعث درک بیشتر گفتمان میشود. اما در گفتمان بیماران مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر (SDAT)، کاهش استفاده از این ابزارها سبب عدم برقراری ارتباط مؤثر میشود. ازاینرو، این پژوهش به بررسی ابزارهای انسجام در گفتمان این بیماران پرداخته است. درک بهتر اینکه چگونه این افراد تعاملات را مدیریت میکنند ممکن است منجر به رویکردهای مناسب برای آنها باشد روش:روش تحقیق این پژوهش، کمی و از نوع علی- مقایسهای بوده و در یکی از سرای سالمندان کرمانشاه در سال 1398 انجام گرفته است. همچنین، جامعۀ آماری این پژوهش، شامل 20 نفر در دو گروه (10 نفر بیمار و 10 نفر سالم) بودند که به لحاظ سن(75-63)، جنسیت، بیسواد و کٌردزبانبودن همتا شدند. برای تعیین میزان زوال عقل، آزمون تعیین سطح کارکرد حافظه (CDR) اجرا شد. سپس گفتگوها آوانگاری و کدگذاری شدند و دادهها بر اساس نظریۀ هلیدی و حسن (1976) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج آماری با استفاده از آزمون تی مستقل به دست آمد. یافتهها: یافتههای پژوهش میزان استفاده از ابزارهای انسجام دستوری ارجاع (006/0. p=) ، پیوند (004/0=p) ، حذف (007/0=p) و جایگزینی (426/0=p) و ابزارهای انسجام واژگانی همانی (006/0=p) ، ترادف معنایی (012/0=p) ، شامل (001/0=p) ، واژه عام (002/0=p) و همایی (387 /0=p) بین دو گروه را متفاوت نشان میدهد. نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که در گفتمان بیماران آلزایمری کُردزبان، ابزارهای انسجامی دستوری و واژگانی به میزان کمتری مورداستفاده قرار میگیرند، اگرچه در گفتمان هر دو گروه سالم و بیمار میزان استفاده از ابزارهای انسجام دستوری بهمراتب از فراوانی بیشتری نسبت به انسجام واژگانی برخوردار است.
کلیدواژهها